loading...

مُعَیّرالمَمالِک

عمری با پدرش سر ناسازگاری داشته و روح و روان یکدیگر را آزرده اند، ولی اینک در کهنسالیِ پدر، عصای دستش است. یا "برادر" کوچکترش که خود "بانویی" [!!!] خسیس و چشم ر...

بازدید : 3
دوشنبه 10 فروردين 1404 زمان : 19:01
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مُعَیّرالمَمالِک

عمری با پدرش سر ناسازگاری داشته و روح و روان یکدیگر را آزرده اند، ولی اینک در کهنسالیِ پدر، عصای دستش است.

یا "برادر" کوچکترش که خود "بانویی" [!!!] خسیس و چشم رو هم چشم و طماع است را به چشم خردسالی مینگرد که باید شرایط رفاهیاتش را فراهم کرده تا خم به ابروی مبارکش نیاید.

یا مادرش را... بگذریم...

شیفته دنیایی در ذهنش دارد که مخصوص به خود است. دنیایی که یا صفر است یا یک. جز این دو حالت؛ حالت دیگری را متصور نیست. این مطلب سبب شده که اعداد بین صفر و یک را نبیند و همین موضوع باعث ضعفش در برنامه ریزی‌هایش در بدست آوردن اهدافش گشته‌ است، چراکه میانه راه را [اعداد بین صفر و یک را] نمی‌بیند و در محاسباتش نمیگنجاند!

گاهی بی دلیل و بطور غیر منتظره ای استعفایش را می‌نویسد و به من تحویل میدهد. این رفتارش برای من همچون رفتار زنی است که به ناگاه درخواست طلاق می‌دهد. رُک در چشمانم می‌نگرد و می‌گوید: از تو بدم می‌آید و می‌خواهم برای همیشه از این دارالتجاره رَوَم‌. واقعا گاهی هم می‌رود. ۳ روز یا یک هفته یا بعضا یک ماه‌؛ و بعد از این مدت برمی‌گردد و می‌گوید دلم برایت تنگ شده و می‌خواهم اشتباهاتم را دیگر تکرار نکنم و تا زمان بازنشستگی‌ام در این دارالتجاره بمانم! ولی روز از نو و روزی از نو و بعد از مدتی استعفایی دیگر!

چرا به عنوان مالک این کمپانی عذرش را برای همیشه نمیخواهم؟ چون یک ویژگی مهم دارد: حلال و حرام سرش می‌شود آن هم به معنای واقعی.

ادامه دارد‌‌...

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 17
  • بازدید کننده امروز : 18
  • باردید دیروز : 76
  • بازدید کننده دیروز : 77
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 102
  • بازدید ماه : 173
  • بازدید سال : 189
  • بازدید کلی : 189
  • کدهای اختصاصی